دست خط سیاسی اقتصادی 9
آینده روابط ایران و امریکا
✍️مجید شرفخانی
🔸در این ایام پروپاگاندا بر واقعیت روابط غلبه نسبی داشته و این موضوع بر پاره ای برداشت های ناصحیح دامن زده است.
بسیاری در ایران، جهان را منظومه ای می پندارند که حول محور ایران در حال پیمایش مسیر است غافل از آنکه ایران جزئی از پیکره این نظام تشکل یافته است که در این چرخش چندبعدی باید بدنبال بهترین و هنرمندانه ترین مسیر برای خود باشد.
🔸لازم است به چند موضوع فراگیر شده در رسانه ها اشاره ای مختصر در حد مقدورات زمانی مان داشته باشیم:
نخست اظهارات ضد و نقیض مسئولان دولتی ایران و دولتهای طرف برجام است.
در این رابطه همچنان بر دو موضوع پافشاری می نماییم:
۱- دولت کنونی ایران با گفتمانی پایان یافته در خصوص دستیابی به توافق در صدد حفظ وضع موجود اقتصادی و سیاسی تا پایان دوره خود بوده و ماه هاست با این گونه تبلیغات در حال پیشبرد امور است.
۲- از سوی دیگر اما ایالات متحده هدفی جز پیوستن به برجام با اعطای حداقل امتیاز ممکن را ندارد . لذا هر گونه توافق احتمالی نافی انگیزه امریکا نبوده و مانع اهداف اصلی این کشور در فشارهای حقوق بشری و تروریسم ( با استانداردهای دوگانه مدنظر امریکایی ) نخواهد بود بلکه این پیوستن مجدد، امکان اعمال فشارهای بیشتر را تسهیل خواهد کرد.
لذا ایران باید در این دو راهی انتخاب نماید که از مسیر برجام به عقب باز گردد که به عقیده ما دیگر مقدور نیست و جامعه جهانی را در مقابل ایران قرار خواهد داد و یا در مسیر توافق مجدد برجامی تبعات بعدی پیوستن امریکا به این توافقنانه را بپذیرد و پیش بینی لازم را داشته باشد.
اما نکته ای که کاملا مغفول مانده است آن است که با پیوستن امریکا به برجام ، و با احتمال پیروزی جمهوری خواهان در دور بعد ریاست جمهوری امریکا که کم نخواهد بود ، مکانیسم های تحریمهای منشور ملل متحد در دسترس کامل خواهد بود و دولت بایدن می تواند ادعا نماید که ما بر حسن نیتمان وفادار ماندیم اما دولت بعد الزامی به عدم استفاده از بندهایی نظیر مکانیسم ماشه پیش بینی شده در برجام نخواهد داشت. بعلاوه مقامات امریکایی بر شرایط لغزنده اقتصادی ایران کاملا واقفند و به چیزی جز یک موافقت نامه در حد برجام( نه یک معاهده) تن نخواهند داد چرا که در این بازی دو سر برد نیاز به ارائه چنین ضمانت نامه ای ندارند.
نکته بعدی که مسئولان ایرانی بهتر است بر آن واقف باشند آن است که زمانی که استراتژی بر مبنای منافع عقلانی ملی تنظیم شده باشد ، تفاوتی میان جمهور ی خواه و دموکرات وجود ندارد و بسیاری از موارد در پشت پرده های تو در توی اندیشکده های تبیین کننده این منافع در یک امتداد مشخص و برنامه ریزی شده است.
این مباحث بطور همزمان هم زیبا ، هم دهشتناک و پیچیدگی های خاصی دارد که در این ظرف زمانی و مکان امکان بازگویی فراتر از این وجود ندارد.
دومین مورد تاکید مکرر بر رقابت امریکا با چین ،آینده چین و لزوم استفاده ایران از تلاش امریکا برای جلوگیری از همگامی ایران با چین است.
اما لازم است بیان گردد جهان به سرعت در حال پیشرفتهای دگردیسانه است و این طرز تفکر مبنی بر استفاده ایران از این شرایط در #اوج خود در سال ۲۰۱۳ و در میانه حضور "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین در دانشگاه نظربایف قزاقستان تا سال ۲۰۱۸ کاملا درست و همه چیز برای امتیازگیری بی حد و حصر کشورمان (البته با تعادل بخشی موقعیت شناسانه در روابط خود با جامعه جهانی و بخصوص غرب) مهیا بود اما سال ۲۰۲۱ تفاوت ماهیتی با سال ۲۰۱۳ یافته و این موضوع را می توان در متغیرهای تغییر شکل یافته و یا در حال تغییر بین المللی به وضوح مشاهده نمود. لذا پسندیده است با تکرار چند جمله طی سالیان اخیر بر تحلیل های خود اصرار نورزیم چرا که پویایی در اندیشه ورزی یک مولفه مهم برای بازی پیشرونده در شطرنج پیچیده نظام بین المللیست.
ایام بکام باد
سوم تیرماه ۱۴۰۰