دست خط سیاسی اقتصادی 30 - بخش دوم
🔸طبقه فقیر و طبقه متوسط به پایین نیز به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند زیرا به دلیل افزایش قیمت ها، افراد ثروتمند و طبقه متوسط رو به بالا (که درآمد کافی برای عدم کاهش بودجه دارند) در نهایت، پس انداز و سرمایه گذاری کمتری انجام می دهند. البته این افراد خود به سختی این تغییر را احساس می کنند، اما این یک کاهش بزرگ در پس انداز و سرمایه گذاری در اقتصاد کشور است). اگر سرمایه گذاری در اقتصاد کمتر باشد، بهره وری افزایش نمی یابد (یا حتی کاهش می یابد) و لذا قیمت ها در میان مدت و بلندمدت افزایش خواهد یافت.
🔸افراد ثروتمند و طبقه متوسط رو به بالا نیز از منظری دیگر می توانند به شدت تحت تاثیر افزایش قیمت های ناشی از تورم قرار گیرند. به عنوان مثال، یک شرکت خرده فروشی را تصور کنید. اگر قیمت ها افزایش یابد، افراد (به ویژه اقشار فقیر و طبقه متوسط پایین که اکثریت را تشکیل می دهند) از خرید برخی از محصولات خودداری می نمایند چرا که درآمد آنها به اندازه ای نیست که بتوانند برخی از این کالاها را داشته باشند.
🔆بنابراین، به دلیل تورم ناشی از عملکرد دولت، وضعیت همه بدتر از پیش خواهد بود. اما این فقرا و طبقه متوسط رو به پایین هستند که بیشترین ضربه را خواهند خورد. هر چند دولت ها همیشه مدعی کمک به فقرا و طبقه متوسط رو به پایین هستند؛ اما این قشر دقیقاً همان کسانی هستند که بیشتر هزینه های دولت ها (مالیات، بدهی، مقررات و تورم) را متحمل می شوند. بدیهی است قشر متوسط رو به بالا و ثروتمند نیز بر حسب قاعده مقدار زیادی طلا خریداری نموده، یا در ارزهایی(نظیر دلار) که تورم کمتر و قابلیت اتکای بیشتری دارند، سرمایه گذاری نموده و یا به هر شکل دیگری به حمایت از ثروت خود متوسل شوند.
🔅فقیرترین ها کسانی هستند که در واقع هزینه های دولت را پرداخت می کنند. دقیقاً به خاطر دولتهاست که در بیشتر موارد فقرا و طبقه متوسط رو به پایین ثروتمندتر نمیشوند. این دولت است که فقر را تداوم می بخشد، دقیقاً برای اینکه وجود خود را با تظاهر به کمک به فقیرتر توجیه کند.
به هر حال، اگر تورم پولی ایجاد شده توسط دولت ها وجود نداشت، با افزایش بهره وری اقتصاد و افزایش استاندارد زندگی، قیمت ها کاهش می یافت .