دست خط سیاسی اقتصادی 8
انبوه مدیرانِ درمانده را چه باید کرد؟
وفور مدیران خودخوانده در ایران اوضاع را برای تصمیم گیری و تصمیم سازی های هوشمندانه و روزآمد ، پیچیده و به بحران سوق داده است.
در واقع ایران این روزها با تعدد افرادی مواجه است که بدون دارا بودن صفات ، ویژگیها ، اندوخته های علمی و تجربی و بدون بهره گیری از مبانی روزِ کسب شده از ارتباطات مداوم و همیشگی با متفکران داخلی ، منطقه ای و جهانی، اما بمحض استماع واژه مدیر و مدیریت شروع به شمارش قابلیت های خود نموده و درجات خود را تا رده یک استراتژیست در محیط هایی که خبری از افراد نکته سنج و آزمون کننده نیست بالا می برند و در صورت اطلاع از احتمال حضور متخصصان به انحاء مختلف از مواجهه با این قشر با بهانه های دهان پرکن نظیر جلسات مهم و کمبود زمان طفره رفته و از محل متواری می گردند.
نمونه این باصطلاح مدیران به وفور قابل مشاهده اند و مع الاسف مشاهده می نماییم با همین شیوه طفره روی، با توسل به چاپلوسی های مشمئز کننده ، هم اینک به بالاترین سطوح تصمیم گیری سازمانها و وزارت خانه ها و ... ارتقا یافته اند و کشور را در حوزه های گوناگون با بحران مواجه ساخته و خواهند ساخت.
مشخصا بسیاری از شما با این قبیل افراد که بواسطه گرایش سامانه کوتوله پروران به حضور افراد ضعیف تر از خود از قضا به این قبیل قشر ناکارآمد فرصت حضور زیادی داده است مواجه گردیده اید.
از جمله بارزترین مشخصه های مدیران کوتوله و کوتوله پرور آن است که تا زمانی که در مرحله حرافی و آسمان و ریسمان بافتن باشد استاد حرافی های مفت اند اما به محض ورود به مراحل اجرای تخصصی، سخنوری عالمانه و هدفمند و گزارش دهی های اماری، مرحله به مرحله ، استیصال و واماندگی عجیبی در ایشان و مجموعه های تحت کنترلشان می بینیم . در نهایت نیز با بیان پاره ای لاطائلات در صدد توجیه علل نتیجه بخش نبودن فعالیتشان بر می آیند.
قصد بیان مثال های بارز نیست که وافرند اما این موضوع در عرصه های گوناگون اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ...به وضوح قابل رویت و نتیجه آن در گستره جغرافیای مدیریتی کشور قابل ارزیابی است.
به نظر می رسد جناب اقای #رئیسی، رئیس جمهور منتخب اولین نکته ای که باید بر آن مداقه داشته باشد ، رهایی از خاصیتِ پروانه وار این افراد درمانده ، فرصت طلب و حراف در محیطی است که شمعی منور باشد(شمع و پروانه) . به قول فصیح المتکلمین و استاد سخن سعدی:
این دغل دوستان که می بینی
مگسانند به دور شیرینی
تا حطامی که هست می نوشند
همچو زنبور بر تو می جوشند
هر چه صلاحِ منافعِ ملی ایران و مردمانش است باشد.
ایام به کام
دکتر مجید شرفخانی
۱۵ تیر ماه ۱۴۰۰