دست خط سیاسی اقتصادی ۳ #بخش_اول
موضوع: تورم؛ رکود تورمی و افق های سرمایه گذاری
این روزها بسیاری از آنچه در آینده رخ خواهد داد با ابهام سخن می گویند و چشم انداز روشنی پیش روی خود نمی بینند.
در زندگی بشر _بخصوص اگر پای اقتصاد آنهم از نوع سیاسی اش در میان باشد_ قطعیتی وجود ندارد. اما در اقتصاد یک چیز را با قطعیت میتوان ابراز داشت که آنهم همان عبارت همیشگی و مورد تاکید ماست: «منطق اقتصاد در نهایت روزی شانه مرکانتالیست های اقتصادی را به خاک خواهد مالید.»
✔️ از منظر سیاست خارجی، هر گونه تحلیل و بررسی باید از جنبه کوتاه مدتی؛ میان مدتی و بلند مدتی مد نظر باشد.
بیان سطحی این موضوع که روی کار آمدن بایدن فرصت تنفسی کوتاهی نصیب ایران خواهد کرد؛ مورد مناقشه نمی باشد اما از طرفی این موضوع هم نافی عمق مخالفت نظام سیاسی امریکا با نظام سیاسی فعلی در ایران نیست.
ابعاد تحلیلی این موضوع در عین حال که برای ما قابل فهم است اما به دلیل گستردگی در این مختصر نمی گنجد.
با این وجود توجه به ۳ نکته ی اساسی را حائز اهمیت ویژه ای می دانیم:
⚡️نخست ساده انگاری در خصوص همراهی ایران با خواسته های امنیتی در حوزه موشکی،؛ هسته ای و منطقه ای. که در زمره مولفه های اصلی عمق استراتژیک ایران در کنار موارد دیگر است. و در این باره یا ایران باید از کلیه ی آنچه در طول چندین دهه برای آن هزینه نموده؛ صرف نظر نماید و یا غرب در قبال آن با ایران مماشات کند.
کافیست بدانیم که لیبی زمانی میخاست در جایگاه رهبری جهان اسلام نقش آفرینی کند.اما سرمایه گذاری های گسترده ی چین در حوزه انرژی لیبی؛ غرب را به تکاپو انداخت و طی پروسه ایی چند ساله ضمن وادار کردن این کشور به پذیرش بسیاری از خواسته هایش، توسط متحدین لیبرال دموکرات و به بهانه های مختلف زمینه ی جنگ و ویرانی این کشور را نیز فراهم کرد و نتیجه همان شد که این روزها شاهدیم. مردمی رنجور و جنگزده با ملیتی از دست رفته!!!
در واقع دو مولفه ی مهم حضور چین و حساسیت غرب به اهمیت این حضور؛ زمینه ی خلع سلاح این کشور را در بحران لیبی در زمان دوره ریاست جمهوری #باراک_اوباما فراهم ساخت.
⚡️دومین مسئله نقش ماهوی ایران در منطقه است. آنچه منافع قدرتهای بزرگ و شرکت های فراملیتی وابسته به آنها را تامین میکند؛ وجود دو قدرت خالق توازن در منطقه ی خاورمیانه است. این دیدگاه وجود دو کشور همطراز، پس از بحران نفتی ناشی از تصمیم محمدرضا پهلوی در افزایش بهای نفت؛ شکل واقعی به خود گرفت و با تأسف به حدی در اندیشکده های تاثیرگذار بر سیاست جهانی قوام یافت که رهایی از آن نیاز به دهه ها کار و فعالیت آینده نگرانه ی هدفمند، مستمر و هوشمندانه ی متولیان در ایران دارد. فعالیتی که دنیایی از استراتژی ها را باید در بطن خود بپرورد.
⚡️اما سومین مقوله را باید در حوزه ی منطقه ای جستجو کرد. منطقه ای که استراتژی پیشرفتش را در منزوی و بایکوت کردن ایران در مناسبات جهانی یافته. در حقیقت ایران امروز درست در همان زمین بازی ای در حال پیشروی است که در استراتژی کلان کشورهای منطقه مد نظر است. و تعلل ایران در همگرایی سریع با نظام بین الملل و انزواطلبیش؛ تعبیر خواب خوش همان هایی است که به ظاهر از تعدد نقشه های هزینه بردار ایران در منطقه ابراز نگرانی می کنند اما در پشت پرده هدفشان اتلاف وقت ایران در جذب بازارهای جهانی است.
✔️طرح این سه مولفه بدین منظور است که متوجه باشیم نگاه تک بعدی در هر یک از این موارد برای کشوری چون ایران چونان سمی مهلک؛ نتیجه ای جز آسیب و عقب ماندگی در پی نخواهد داشت.